ذکر و یاد خدا، در همه مراتب و مراحلش، امری پسندیده و مورد تاکید اسلام است. در
آیات قرآن توصیه به یاد فراوان خدا شده است. (اذکروا اللهَ ذِکراً کَثیراَ).
(1)
یاد، که یک مرتبهی بلند عرفانی است، آن است که انسان پیوسته
خدا را در یاد داشته باشد و او را حاضر و ناظر بر خویش ببیند و در تنهاترین حالات
هم او را از یاد نبرد و در شداید و مصیبتها و برخورداریها و نعمتها، ربوبیت و
ولایت الهی را فراموش نکند. زنده بودن چراغ «یاد خدا» در دل، هم سبب پیشگیری از
گناه میشود، هم مقاومت انسان را در سختیها و گرفتاریها میافزاید و هم انسان به
سرمستی و غرور نمیافتد و هم زمینهساز ارتقاء روحی و تصفیه اخلاق از رذایل و خالی
شدن خانه دل از غبار است.
ذکر، هم مرحله قلبی دارد، هم مرتبه زبانی. ذکر کامل آن است که
هم زبان انسان به نام و صفات خدا گویا باشد و حمد و تسبیح بگوید و نام آن محبوب
برین را پیوسته بر زبان آورد، هم همراه «ذکر لسانی»، قلبش متوجه ذات خداوند باشد و
او را از یاد نبرد و خدا را تکیهگاه و پناهگاه و نیروبخش و بینا و شنوای کارها و
حرفهایش بداند.
این که نماز در قرآن به عنوان «ذکر خدا» مطرح است، چون هم مشتمل بر حمد و شکر و
تسبیح الهی است، هم در بردارنده توجه قلبی به معبود.
عاشورا، مظهری روشن از «یاد خدا» است که در گفتار و رفتار و حالات امام
حسین علیهالسلام و یاران او دیده میشود. این خصلت دستپروردگان مکتب قرآن است که
هرگز خدا را در هیچ حالی از یاد نمیبرند.
سیدالشهداء علیهالسلام در بحرانیترین حالات و پیشامدها، با یاد خدا
آرامش مییابد و این اطمینان قلبی را به یاران و خانوادهاش نیز منتقل میکند.
خطبههایش با نام و یاد خدا است، داغ شهیدان و شهادت بستگان، زمینه ذکر خدا
میشود. به نمونههایی از سیره او در عرصه کربلا توجه کنید:
وقتی برای اصحابش خطبه میخواند، آغاز خطبه با ثنا و حمد خدا است:
«اُثنی عَلَی اللهِ اَحسَنَ الثَّناء وَ اَحمَدُهُ عَلَی السَّراءِ والضّراءِ»
(2)؛ خدا را به نیکوترین ستایش، میستایم و او را در حالت سرور و غم و راحتی سپاس
میگویم.
در صبح عاشورا، وقتی سپاه دشمن به سوی او میآید، میفرماید:
«اللهمَّ اَنتَ ثِقَتی فی کُلِّ کَربٍ» (3) ؛ خدایا در هر گرفتاری، تو تکیهگاه
منی.
امام و یاران پاکباز او، شب عاشورا را که مهلت گرفتند، تا صبح به نماز و قرآن و
ذکر خدا پرداختند.
امام در روز عاشورا، در اوج سختیهای توانسوز و مدهوشساز، یک لحظه از
یاد خدا غافل نبود و گویا خویش را در معرض نگاه پر مهر خدای خود میدید و پیوسته
نام آن محبوب را بر زبان میراند و قطره وجودش را به دریای الهی متصل میساخت. این
که گفتهاند روز عاشورا امام حسین علیهالسلام پیوسته و مداوم، خدا را یاد میکرد و
زیاد میگفت: «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» (4)، شاهد این ارتباط قلبی
دوستدار با دوست است. حتی برای تحملپذیر کردن سختترین مصیبتها هم، از
اهرم ذکر خدا بهره میگرفت. وقتی کودک شیرخوارش را روی دستانش به تیر زدند و شهید
کردند، فرمود: آن چه تحمل این مصیبت و درد را آسان و همواره میسازد، این است که
جلوی چشم خداوند است و او میبیند و شاهد است «هَوَّن عَلَیَّ ما نَزَل بی اَنَّهُ
بِعَینِ اللهِ.» (5)
مناجاتهای عاشقانه امام حسین علیهالسلام با معبودش در آخرین لحظات حیات نیز،
تداوم همین حالات روحانی و عرفانی را میرساند. به تعبیرهای مختلف، نجواهای
گوناگونی از آن حضرت در واپسیندم نقل کردهاند، ولی قدر مشترک آنها این است که
وقتی از زنده ماندن مایوس شد و یارانش همه به شهادت رسیدند و خود در قتلگاه بر زمین
افتاد، خدا را میستود و یاد میکرد و مراتب تسلیم و رضای خویش را ابراز مینمود و
خدا را به عظمت یاد میکرد «اللهمَ مُتعالی المَکان، عَظیمُ الجَبروتِ... .»(6)
آمیختن حماسه و عرفان و جهاد و یاد خدا، از درسهای عاشورا است. دستپروردگان
امام عاشورا نیز چنین بودند. یک نمونه، مسلم بن عقیل بود. وقتی دستگیر شد و او را
برای کشتن به بالای دارالاماره میبردند، زبانش به ذکر حق گویا بود و دلش به یاد
معبود، و میگفت: «الحمدُللهِ عَلی کُلِّ حالٍ» و پیوسته «الله اکبر» میگفت و از
خدا مغفرت میطلبید و بر فرشتگان و فرستادگان الهی، صلوات و درود میفرستاد. (7)
پیش از او نیز وقتی «هانی» را به جرم پناه دادن به مسلم و همکاری با او بر ضد
خلیفه دستگیر کردند، پیش از شهادت، باز یاد خدا در زبان و دلش بود و میگفت:
«بازگشت به سوی خداست، پروردگارا به سوی رحمت و رضوان تو پر میگشایم!» (8)
«استرجاع»، یکی از شاخصههای ذکر است، یعنی در برخورد با حوادث تلخ و
مصائب، انسان خود را از خدا و برای خدا و به سوی خدا بداند و با گفتن «انا لله و
انا الیه راجعون»، این خط سیر «از اویی و به سوی اویی» را اعلام دارد. به
تعبیر قرآن، این ازاوصاف صابران است که درمواجهه با مصیبت و حادثه ناگوار،چنین
میگویند. (9)
سیدالشهدا علیهالسلام در مسیر کربلا، وقتی خبر شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن
عروه را در کوفه شنید، چنین گفت: «انا لله و انا الیه راجعون، رحمة الله علیهما.»
(10) جز این بار، بارهای دیگر هم آن حضرت در طول راه استرجاع نمود.
از سوی دیگر غفلت از یاد پروردگار و «خدا فراموشی» عامل مهمی در کشیده شدن به
گناهان و مفاسد و ظلم است. امام حسین علیهالسلام درباره سپاه کوفه که به کشتن او
کمر بسته بودند، روی این نکته تاکید فرموده که شیطان بر آنان چیره شده و خدا را از
یادشان برده است: «لقدِ استَحوَذَ عَلَیکُمُ الشَیطانُ فَانساکُم ذِکرَ اللهِ
العَظیم» (11) و این اقتباس از قرآن کریم است که خداوند، از ویژگیهای حزب شیطان،
«خدا فراموشی» را برمیشمارد که زمینه سپردن زمام طاعت به دست شیطان میشود.
(12)
اینگونه است که «یاد خدا»، هم سازنده اخلاق و تعالی بخش روح و جان است،
هم سدّی در برابر رخنه شیطان به قلعه دل و سلطه هوای نفس بر اراده و نیت و عمل
انسان.
پینوشتها:
1- احزاب، آیه 41؛ جمعه، آیه 10.
2- موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 395.
3- همان، ص 414.
4- همان، ص 485.
5- موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 477.
6- همان، ص 519- 510.
7- وقعة الطف، ص 139.
8- الی الله المعاد، اللهم الی رحمتک و رضوانک (وقعة الطف، ص 142).
9- و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون
(بقره / آیه 155).
10- ارشاد، شیخ مفید، ص 74.
11- موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 416.
12- استحوذ علیهم الشیطان فانساهم ذکرالله اولئک حزب الشیطان (مجادله، آیه
19).
منبع:
پیامهای عاشورا، جواد محدثی .